با اخذ موافقت سرهنگ نجفدری برای هلی کوپتر, برنامه ریزی برای ماموریت را شروع کردیم .
با مسئولین جهاد سازندگی شهرستانهای سراوان(هاشمزهی), ایرانشهر (کوچکیان), نیکشهر (نورزایی) و چابهار (علیزاده) مکاتبه و هماهنگی لازم را انجام دادیم. قرارمان فرود هلیکوپتر در پاسگاه زابلی(سراوان), فرودگاه ایرانشهر , پاسگاه اورنک (نکوچ نیکشهر) و پاسگاه پلان در دشتیاری چابهار باشدو از پاسگاه ها با خودرو جهاد به محل پروژه ها برویم. این توافقی بود که با سرهنگ نجفدری شده بود.از سوی دیگر اقدامات لازم برای سفر دکتر نوگل (زمین شناس) صورت پذیرفت.قرار شد دکتر نوگل سه شنبه 6 تیر 1367 به زاهدان بیاید و روز چهار شنبه 7 تیر ماه ماموریتمان انجام شود.تصمیم گرفته شد مهندس میرزایی و بنده, دکتر نوگل را در این ماموریت همراهی کنیم.ساعت 5 صبح روز 7 تیر 67 عازم فرودگاه زاهدان شدیم. خلبان , کمک خلبان و خدمه هلی کوپتر انتظار ما را می کشیدند.علاوه بر آنها یک سرگرد ژاندارمری با یک اسلحه کلاشینکف نیز حضور داشت. در واقع جناب سرگرد برای سرکشی از پاسگاهها به ماموریت میرفت و ما نیروهای جهاد در معیت ایشان ماموریت خود را انجام دهیم.!این تدبیری بود که سرهنگ نجفدری بکاربسته بود تا ماموریت ما را توجیه کند.خلبان هلیکوپتراز ماموریت و مقصدمان پرسید. پاسخ دادم: قرار هست به زابلی, ایرانشهر, مته سنگ و دشتیاری چابهار سفر کنیم. من سئوال کردم یکروز مهاجر بیدگلی...
ادامه مطلبما را در سایت مهاجر بیدگلی دنبال می کنید
برچسب : بلوچستان,الراحمین, نویسنده : 2mohajer-bidgoli1 بازدید : 95 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 17:16